میگویم: بیمارستان بهترین جاست، به شرطی که درد نداشته باشی. آدم در زندگی روزمره معمولی با چنان سرعتی میدود و تکاپو و تلاش میکند که همیشه حسرت یک خواب سیر به دلش میماند. در لا بلای حسرتهای فراوان ماسیده در ته مغزش، حسرت خواب عمیق و طولانی و بدون مزاحمت و دغدغه یکی از پایه های همیشگی به شمار میآید. یکهو، میبینی یک اتفاق تقی میزند وسط زند گیت و تو را صاف میاندازد روی تخت بیمارستان. جایی که توفیق اجباری مچ بندی بر دستانت میزند که ناچاری از اینکه بیافتی روی یک تکه تخت باریک و تنها کاری که میتوانی انجام دهی خواب باشد. خوابی که اسباب و وسایلش هم حاضر است. مسکنها برای خلاصی شما از درد، خواب,شرطی,درد,نداشته,باشی ...ادامه مطلب